آزاد گذاشتن كودك و اجازه تجربه كردن جهان تا چه حدي درست است؟
مقصود از آزادي در دوران كودكي چيست؟؟؟
منظور از آزادي بي قاعده گري نيست، بلكه انتخاب قيد و بند درست است.كودك بايد بتواند از محيط، فرصت ها و زمينه اي برخوردار شود كه بتواند به حداكثر رشد و تجربه جهانِ اطرافش بدون آسيب به خود يا جهان برسد.
مثلا در خصوص خوردن غذا ، نشستن در جايي كه دوست دارد،پوشيدن لباس، اورا بايد آزاد گذاشت.
يعني خودش دوست داشته باشد بخورد، بپوشد، بشيند و ما بايد راه هايي را پيدا كنين كه درست ترين باشد و كودك فكر كند انتخاب
او بوده است.
مثلا زماني كه شما ميگوييد امروز پسر-دختر گلم دوست داره كجا بشينه؟، آن وقت كودك انتخاب انتخاب اينكه كجا بشيند و دو يا سه جا بيشتر نيست و هرجا بشيند اشكالي ندارد را براي خودش ميداند و به خودش افتخار ميكند.
بنابراين زماني كه فرزند ما ميخواهد كارهاي مختلفي انجام دهد و اين كا نه بد است و نه غلط است و نه خطرناك و نه به ديگري آسيب ميرساند، پدر و مادر بايد كودك را آزاد بگذارند تا بتواند آن زماني كه لازم است فرزندشان را از كار بد و خطرناك باز دارند.
مواظي باشيد به جاي ” استقلال و آزادي”، شك و ترديد را به كودك هديه ندهيم، كه در بزرگ سالي نيز اين چنين ميشود.كودك به اين نتيجه ميرسد، در جهاني كه انتخاب، تصميم و خواسته من، غالب اوقات بد و غلط است با مخالفت پدر و مادر مواجه ميشوم، پس اين جهان، جهاني است كه من آن را نميشناسم و در آن دچار گرفتاري خواهم شد، بنابراين نتيجه اين حال شك و ترديد خواهد شد و اين ترس و ترديد موجب ميشود از هر موضوع تازه اي بترسد و اشتباه نكند و شكست براي او غيرقابل تحمل است و نظر و قضاوت ديگران براي او مهم است.آهسته آهسته از خَلق يا گرايش به كارهاي نو و جديد دور ميشود و تصميم ميگيرد كه به كارهاي تكراري روي آورد و در با آخر كناره گيري از انجام كارها سعي ميكند به كسي يا خودش ضرر نرساند.