دكتر آزاده امینی ها – مشاوره خانواده ،زوج درمانگر
در قسمت قبل به بررسی عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی پرداخته شد ، در این قسمت به مسائل و مشکلاتی پرداخته می شود که زوج ها بعد از افشای خیانت با آن مواجه هستند. بعد از افشای خیانت، زوج ها چه در پیش رو دارند ؟ آیا قادرند از خیانت چشم بپوشند و به زندگی مشترک ادامه دهند ؟ آیا می توانند دوباره به یکدیگر اعتماد کنند ؟ آیا رنج های روحی آنان شفا پیدا خواهند کرد ؟ با وجود اینکه زوج درمانگران معتقدند که خیانت زناشویی یکی از دشوارترین مسائل به لحاظ درمانی است، جواب این سوالات بلی است، به شرط اینکه هر یک از زوجین بخواهند صادقانه به خود و همسر نظر بیفکند و مهارت های لازن برای شناخت و ارزیابی این بحران مشقت بار کسب کند.
با توجه به پژوهش های انجام شده درباره ی خیانت متخصصین 3 مرحله درمان برای خیانت درنظر گرفته اند ، این 3 مرحله عبارتند از :
1- گردباد عاطفی: شامل هیجان های منفی و واکنش های ضد و نقیص همسر آسیب دیده و همسر پیمان شکن است.
2- دست و پنجه نرم کردن با مساله : شامل تصمیم گیری درباره ی حفظ ازدواج (ماندن) یا جدایی است.
3- بازسازی رابطه : اگر هر دو همسر تصمیم به ادامه ی ازدواج داشته باشند ، این مرحله شامل اعتمادسازی و برقراری صمیمیت از دست رفته است.
در مرحله ی گردباد عاطفی که بلافاصله بعد از افشای خیانت است ، زوج دچار بی نظمی عاطفی ، جسمانی و شوک می شود. این ضربه ی روحی باعث تغییرات فیزیولوژیک در سیستم اعصاب و ایجاد برانگیختگی شدید می شود که فرد را دچار اضطراب، بی قراری و حتی بی خوابی می کند. همسر آسیب دیده در حالیکه از همسر پیمان شکن خشمگین است در درون احساس شرم، افسردگی، ناتوانی و قربانی شدن دارد. او خود را درهم شکسته، بی ارزش و متفاوت از تصویری که از خود داشته ، می بیند. عزت نفس و اعتماد به نفس همسر آسیب دیده از بین می رود و گاهی ایمان مذهبی و حس ذاتی او درباره ی عدالت و انصاف در دنیا دستخوش شک و تردید می شود. افکار وسواسی ، فکر و خیال و دلمشغولی درباره ی جزئیات خیانت ، میل افراطی به کنترل و زیر نظر گرفتن همسر پیمان شکن توانایی کار کردن و آرامش را از او سلب می کند . حتی ممکن است همسران درگیر خیانت برای کاهش اضطراب و تسکین آلام خود به سیگار ، مواد مخدر یا الکل روی آورد. در حالیکه بخشی از وجود همسر آسیب دیده می خواهد فریاد بزند و به دنیا اعلام کند که چه بلایی سرش آمده ، احساس شرمساری و حقارتی که به وی دست می دهد باعث می شود خاموش شود و تنهایی را برگزیند. سردرگمی در مورد علنی کردن قضیه برای فرزندان و اطرافیان وجود دارد. همسر آسیب دیده از خود می پرسد : با وجود اینکه همدردی و دلسوزی فرزندانم را می خواهم، آیا عاقلانه است این حقیقت زشن را به آنها بگویم؟ نکند فرزندانم از ازدواج بیزار شوند یا آنها هم به روابط نامشروع کشیده شوند ؟ از چه کسی کمک بگیرم ، والدین خودم یا والدین همسرم ؟ در بسیاری مواقع حس انتقام و خشم و عدم تعادل روحی همسر آسیب دیده منجر به علنی ساختن خیانت ، درگیری فیزیکی ، آبروریزی و عواقب زیانبار می وشد.
همسر پیمان شکن نیز احساسات ضد و نقیض را تجربه می کند . گاهی اوقات دل کندن از معشوق و قطع رابطه برای فرد پیمان شکن دشوار است. از سویی چشم پوشی از صمیمیت و هیجانی که رابزه ی فرازناشویی ایجار کرده و از سویی دیگر احساس گناه ، مسئولیت، و بیزاری از خود در مقابل هم قرار می گیرند و همسر پیمان شکن را دستخوش تعارض و اضطراب می کنند . تفکراتی از این قبیل که امکان ندارد روابط من و همسرم مطابق دلخواه در بیاید ، همسر و فرزندانم من را نخواهند بخشید ، به عنوان پدر یا مادر چه الگویی برای فرزندانم هستم، فردی خلافکار و بی ارزش هستم ، فرد پیمان شکن را به سوی انزوا و افسردگی می برد و حتی ممکن است بیش از پیش بع روابط فرازناشویی پناه ببرد.
در برخی موارد فرد پیمان شکن بیش از احساس گناه از همسر خود عصبانی است . این خشم دلایل مختلفی دارد . برای مثال فرد پیمان شکن خود را یک قربانی می داند و عدم ارضای نیازهایش را علت افتادن در دام خیانت می داند ، یا خشم او نسبت به همسر دفاعی در برابر احساس گناه خود است زیرا باعث می شود فرد پیمان شکن خود را محق بداند. خشم و حس انتقام به همسر فرد پیمان شکن را متقاعد می کندکه خیانت کاری منصفانه است.
راهکارها و توصیه هایی در مورد مرحله ی 1
اگر به عنوان سک زوج درگیر خیانت هستید و در مرحله ی 1 به سر می برید:
1- افکار و هیجانات منفی و متناقص که هر دو دستخوش آن هستید، پاسخی عادی و همگانی است . تمامی زوج هایی که به این مشکل گرفتار شده اند درد و رنج مشابهی را تجربه کرده اند. پس به هیچ وجه احمق و متزلزل نیستند.
2- اگر علائم افسردگی دارید، فکر و خیال و اضطراب آرامش و توانایی کار کردن را از شما سلب کرده ، مراجعه به روان پزشک و دارو درمانی از اقدامات ضروری محسوب می شود.
3- تصمیم گیری درباره ی ادامه ی ازدواج یا جدایی را به تعویق بیندازید. بدون نتیجه گیری درباره ی آینده صبر کنید تا آرامش نسبی را بدست آورید. ویران کردن و پشت کردن به ازدواج آسانترین راه برای فرار از این مشکل است. اما افراد مسئولیت پذیر و یا شهامت در بازسازی پایه های فرو ریخته تلاش می کنند.
4- افشای این موضوع برای اطرافیان بویژه فرزندان نه تنها سودی ندارد بلکه زیانبار است و اوضاع را پیچیده و دشوار می کند، به حس خشم و نفرت شما دامن می زند. انتخاب معقول در این موقعیت بحرانی آن است که با یک درمانگر مشورت کنید. کسی که بی طرف است و می تواند بدون قضاوت به مشا کمک کند تا از پریشان حالی دربیاید.
5- واکنش همسر آسیب دیده ،خشم و رنجش او عادی است و همسر پیمان شکن نباید انتظار داشته باشد که علائم زود – تند – سریع از بین بروند. هیچ فرمول معجزه آسایی برای آن وجود ندارد. تنها گذر از این تجربه و بردباری همسر آسیب پیمان شکن کمک کننده است.
6- شعف و هیجانی که به علت رابطه ی فرازناشویی به فرد پیمان شکن دست می دهد دارای نفوذ و قدرتی سرمست کننده است اما یادتان باشد انچه برای شما ( همسر پیمان شکن) عمیقا ارزش دارد خود معشوق نیست بلکه حال و هوایی است که معشوق ایجاد کرده به عبارتی دیگر انچه شما به دنبالش هستید پیدا کردن جانشینی برای همسرتان نیست بلکه ایجاد تغییر در احساس واقعی نسبت به خودتان است. شما اکنون در گردباد عواطف هستید تا وقتی گرد و خاک فرو نشیند نمی توانید دورنمای زندگی خود را به وضوح ببینید و خوب را از بد تشخیص دهید.
7- منصف باشید ، هر کدام از شما باید در مورد این خطا مسئولیت پذیر باشید. هر دو همسر باید سعی کنند تا با آن بخش از وجودشان که منجر به شکل گیری رابطه ی فرازناشویی شده روبروی گشته و به نحوی آن را تغییر دهند. البته این بدان معنا نیست که هر دو نفر به یک نسبت مسئول رابطه ی فرازناشویی است ، زیرا هیچ کس نمی تواند دیگری را به گمراهی بکشاند.
مراحل بعدی درمان خیانت در شماره های بعد به تفصیل شرح داده خواهد شد.